تشخيص يعنی اينكه فقط ويژگی انسان را به غير جاندار نسبت دهيم.
مثال: كتاب با من حرف زد. (حرف زدن تنها ويژگي انسان است) پس تشخيص است.
مثال های دیگر:
* دیوار به من خیره شده بود.(خیره شدن از ویژگی های انسان است ودبه دیوار داده شده است.)
____
جان بخشی يعنی نسبت دادن ويژگی جاندارِ غير انسان به اشيا
مانند: ابر پرواز كرد. (پرواز كردن ويژگي جاندارِ غير انسان است كه به ابر نسبت داده شده است.)
مثال های دیگر :
* سرنوشت پرهایش را گشود
*حسادت به وجودش حمله می کرد.
____
مراعات نظیر : یا همون تناسب که در اون نویسنده با آوردن واژه هایی از یه مجموعه و به هم مرتبط در سخن به اون تاثیر بیشتری میده . این ارتباط میتونه از نظر نوع ، مکان ، جنس ، زمان و ... باشه .
____
تشبیه یعنی هر زمان یک چیز رو به یک چیز دیگه به خاطر شبیه بودن به هم نسبت بدیم.
تاج.